Android...سرزمین آندروید
دنياي دانلود انواع برنامه موبايل و نرم افزار وكتاب موبایل ،کتابهای اموزشی و مطالب اموزشی...
اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو
گفتم که یک غزل بنویسم برای تو
احساس می کنم که کمی پیرتر شدم
احساس می کنم که شدم مبتلای تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل می دهم دوباره به طعم صدای تو
از قول من بگو به دلت نرم تر شود
بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!
دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :
یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو
ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو
نامت چه بود؟آدمفرزند؟من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقتمحل تولد؟بهشت پاكاینك محل سكونت؟زمین خاكآن چیست بر گرده نهادی؟امانت استقدت؟روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم بهروی خاكاعضاء خانواده؟حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاكروز تولدت؟روز جمعه، به گمانم روز عشقرنگت؟اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناهچشمت؟رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمانوزنت ؟نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزینكه نشینم بر این خاكجنست ؟نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خداشغلت ؟در كار كشت امیدمشاكی تو ؟خدانام وكیل ؟آن هم خداجرمت؟یك سیب از درخت وسوسهتنها همین ؟همین!!!!حكمت؟تبعید در زمینهمدست در گناه؟حوای آشناترسیده ای؟كمیز چه؟كه شوم اسیر خاكآیا كسی به ملاقاتت آمده؟بلیكه؟گاهی فقط خداداری گلایه ای؟دیگر گلایه نه؟، ولی...ولی چه ؟حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟دلتنگ گشته ای ؟زیادبرای كه؟تنها خداآورده ای سند؟بلیچه ؟دو قطره اشكداری تو ضامنی؟بلیچه كسی ؟تنها كسم خدادر آ خرین دفاع؟می خوانمش كه چنان اجابت كنددعا
نامت چه بود؟آدمفرزند؟من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقتمحل تولد؟بهشت پاكاینك محل سكونت؟زمین خاكآن چیست بر گرده نهادی؟امانت استقدت؟روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم بهروی خاكاعضاء خانواده؟حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاكروز تولدت؟روز جمعه، به گمانم روز عشقرنگت؟اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناهچشمت؟رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمانوزنت ؟نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزینكه نشینم بر این خاكجنست ؟نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خداشغلت ؟در كار كشت امیدمشاكی تو ؟خدانام وكیل ؟آن هم خداجرمت؟یك سیب از درخت وسوسهتنها همین ؟همین!!!!حكمت؟تبعید در زمینهمدست در گناه؟حوای آشناترسیده ای؟كمیز چه؟كه شوم اسیر خاكآیا كسی به ملاقاتت آمده؟بلیكه؟گاهی فقط خداداری گلایه ای؟دیگر گلایه نه؟، ولی...ولی چه ؟حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟دلتنگ گشته ای ؟زیادبرای كه؟تنها خداآورده ای سند؟بلیچه ؟دو قطره اشكداری تو ضامنی؟بلیچه كسی ؟تنها كسم خدادر آ خرین دفاع؟می خوانمش كه چنان اجابت كنددعا
چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : ABD دوش مـیآمــد و رخـســاره بـر افـروخــتــه بـــود
تـا کـجــا بـاز دل غـمـــــزدهای سـوخــتــه بــــــود
رسـم عـاشـقکُـشی و شیــوهی شـهـرآشـوبی
جـامــهای بـود کـه بـر قـامـت او دوخـتـه بــــــــود
جـان عـشّـاق سـپـنـد رخ خــود مـیدانـســــــت
و آتــش چـهــره بـدین کـار بـرافـروخــتــه بـــــــود
گـرچـه میگـفـت که زارت بـکُـشـم ، میدیــــدم
کـه نـهـانـش نـظـری بـا مـن دلـسـوخــتــه بــــود
کـفـر زلـفـش ره دیـن مـــیزد و آن سـنـگـیـن دل
در پـیاش مـشـعـلـی از چـهـره بـرافـروخـتـه بـود
دل بـسی خـون بـه کـف آورد ولـی دیـده بـریـخت
الله الله کـه تـلـف کـرد و کـه انــدوخــتــه بـــود !!!
یـار مـفـروش بـه دنـیـا کـه بـسـی ســـــود نـکـرد
آن کـه یـوسُـف بــه زرِ نـاســره بـفــــروخـتـه بــود
گفت و خوش گفت ؛ بـرو خرقـه بـسوزان حـافـظ
یـا رب ایـن قـلـب شـنـاسی ز کـه آمـوخـتـه بـــود
>
>>>>>>>> حق انتخاب
>>>>>>>> به خاطر سه چیز هیچگاه کسی را مسخره نکنید : چهره،والدین(پدرومادر) و زادگاه
>>>>>>>> چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد.
>>>>>>>>>
>>>>>>>>> عذر خواهی
>>>>>>>>> معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است.
>>>>>>>>> معذرت خواهی یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره.
>>>>>>>>>
>>>>>>>>> دکتر علی شریعتی
>>>>>>>>> دیشب که نمیدانستم به کدام یک از دردهایم بگریم ، کلی خندیدم.
>>>>>>>>>
>>>>>>>>> خط تیره
>>>>>>>>> معلم میدانست فاصله ها چه به روزمان می اورند که به خط فاصله میگفت : خط _ تیره
دوستی نیز گلی است
مثل نیلوفر و ناز
ساقه ی ترد ظریفی دارد
بی گمان
سنگدل است آنکه روا میدارد
جان این ساقه ی نازک را
دانسته بیازارد ...
دوستی نیز گلی است
گر بدان گونه که بایست به بار آید ،
زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید ...
آنچنان با تو درآمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس !
بی نیازت سازد
از همه چیز و همه کس !
پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, :: 17:48 :: نويسنده : ABD
پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, :: 17:45 :: نويسنده : ABD
خستگی را تو به خاطر مسپار که افق نزدیک است... و خدایی بیدار که تو را می بیند... و به عشق تو، همه حادثه ها می چیند... که تو یادش افتی... و بدانی که همه بخشش اوست و همینش کافی است پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, :: 17:27 :: نويسنده : ABD خداوند سه چيز را به سه چيز ديگر مربوط كرده است و به طور جداگانه نمي پذيرد . نماز را با زكات ذكر كرده است ، هركس نماز بخواند و زكات ندهد نمازش پذيرفته نيست . نيز شكر خود و شكر از والدين را با هم ذكر كرده است . از اين رو هركس از والدين خود قدرداني نكند از خدا قدرداني نكرده است . نيز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در كنار هم آمده است . بنابراين اگر كسي به خويشاوندانش رسيدگي و احسان ننمايد ، با تقوا محسوب نمي شود. حضرت امام رضا عليه السلام جمعه 19 خرداد 1391برچسب:وقوع پدیدهای نورانی در آسمان کشور+عکس , :: 9:39 :: نويسنده : ABD حوالی ساعت 22:18 شامگاه امشب (پنجشنبه 18 خرداد 1391)، گزارشهای متعددی از شهرهای کشور مبنی بر مشاهده پدیده نورانی عجیبی در آسمان منتشر شد. ماهیت این پدیده هنوز مشخص نشده است اما به گفته یک منبع آگاه این پدیده به دلیل برگزاری مانور پدافند غیر عامل در کشور بوده است. ![]() ادامه مطلب ... یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:یک هشدار جدی از آیت الله جوادی آملی, :: 11:42 :: نويسنده : ABD
به گزارش جهان به نقل ازمشرق، آیت الله جوادی آملی درخصوص احوال مرگ می گوید: اما اینکه حضرت باری تعالی در قران فرمود: ﴿فلاتموتن الاّ و انتم مسلمون﴾ نهی از مرگ که یک امر اضطراری است، به لحاظ آن قیدی است که امر اختیاری است. به کسی نمیشود گفت نمیر! اما میشود گفت: کافر نمیر! اصل موت امر ضروری است؛ چون ﴿کل نفس ذائقة الموت﴾ و انسان محکوم موت است. نمیشود به کسی گفت نمیر، اما میشود گفت کافر نمیر، مسلمان بمیر! خب چگونه انسان مسلمان میمیرد؟ تا اسلام ملکه نباشد به همراه انسان رحلت نمیکند و نمیآید. فرمود: ﴿فلا تموتن الاّ و أنتم مسلمون﴾ این ضمن اینکه از این حقیقت به توصیه یاد کرده است، مرگ را گوشزد کرده است، فرمود: مبادا بیدین بمیرید. این مبادا بیدین بمیرید یعنی دینی فراهم کنید که با شما تا قبر باشد. یعنی ایمان مستقر فراهم کنید. چون ایمان اگر مستودع باشد با فشار مرگ گرفته میشود. این طور نیست که فشار مرگ نظیر فشارهای بیماریهای دیگر باشد که قابل تحمل باشد. چون اگر قابل تحمّل باشد که روح بدن را رها نمیکند. پس اگر تمام اعضای بدن انسان را تکه تکه کنند، دردش همانند مرگ نیست، نمیشود آن را توصیف کرد. اگر قابل تحمل بود بدن را روح ترک نمیکرد. پس فشار و طامّه موت آن چنان دردناک است که قابل تحمل نیست، چون قابل تحمل نیست انسان تسلیم میشود. خب آن فشار که نمیگذارد برای انسان عقیده بماند، اگر عقیده مستقر نباشد، ملکه نباشد، نمیماند. بقیه را در ادامه مطلب بخوانید... ادامه مطلب ... آخرین مطالب پيوندها
حالا دیدید که موافق موافق موافقم...پس دل دل نکن... لینک کن... |
||
![]() |